دنیا پر از واژه های مختلف هست و ذهن ما مقصد این واژه ها ، اینجا با واژه هایی از جنس امید و انرژی روبرو هستید، من کاری به واژه های تیره نخواهم داشت

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

ما هیچ ما نگاه

به تصویر دقت کافی داشته باشید با تشکر 

pic1

 

من چی سرچ کردم و  به اولین لینکی ک در لیست هست دقت کنید 

اخه بیبی راننده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خدای من 

اخبار شبکه خبر الان نگاه کردم هیچ اشاره ای حتی در زیرنویس ها هم به قطعی اینترنت بین الملل نشد

این هم از موتور جستجوی ایرانی 

این پست زیر رو هم بخونید که به نظر تعبیر جالبی داشته از شرایط حاضر 

در باب دختر آفریقایی و طوفان نوح

ما هیچ ما نگاه 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مسعود

تو دیگه خیلی خنثی هستی

این حرفی که پریروز علی به من گفت 

ما دو نفر کاملا متفاوت در خصوص واکشن نشون ددادن در مورد یک موضوع مشترک هستیم 

اما قصه اینکه  به نسبت اتفاقهایی که در جریان کار ما رخ میده و اون اتفاق ادامه کار رو مختل یا تحت تاثیر قرار میده علی همیشه و همیشه واکنش های تندو هیجانی داره و تا راه حلی برای رفع مشکل پیدا نکنه آروم نمیشه و مثل مرغ سرکنده این طرف و اون طرف میره و هی حرف میزنه که چیکار کنیم و چیکار کنیم 

در مقابلش من هستم که تمام سعی ام اینکه اون اتفاق نخواد باعث ناراحتی و به هم ریختن ذهنم بشه و بعد دنبال راه حل می گردم . 

میدونی تفاوت بزرگی بین ناراحتی برای یک موضوع و نگرانی درباره اون موضوع هست 

من سعی میکنم این دوتا رو از هم تفکیک کنم و ترجیح میدم برای مشکلات شخصی خودم ناراحت باشم تا مثلا برای شرایط کاری و سختی هاش و چاه های سر راه این مسیر  

 

خلاصه که علی یگه تو خیلی خثنی هستی 

نمیدونم تلاش برای حذف آرامش آیا خنثی بودن تلقی میشه یا نه 

تا نظر شما چه باشد 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسعود

یک تصمیم و هزار مشکل

صحبت های زیادی در خصوص تصمیم جدید شنیده میشه 

 برای من یک نفر که کارم  وابسته به ماشینم هست واقعا افزایش نرخ بنزین یعنی با خاک یکسان شدن من

من تازه 4 5 بود که با سخت گیری بیشتر تونستم هزینه ها کم کنم و کمی پس انداز داشته باشم 

اما الان با بنزین 3000 تومنی کل حساب و کتاب زندگیم بهم خورده و واقعا نمی  دونم چه باید کرد 

من چون با خودم ابزار کار جابجا می کنم طوری نیست که بشه از اسنپ یا مترو یا اتوبوس استفاده کنم . دلیل دوم هم اینکه من جابجایی زیادی در سطح شهر دارم  و عملا رفت و آمد من به تلفن و تماسهایی که دارم متغیر هست . شاید در طول روز چندین بار از شرق به غرب مشهد برم و برگردم 

واقعا با این شرایط باید از خورد خوارک خودم بزنم و تمامش رو خرج بنزین کنم . واقعا منصفانه نیست 

بنزین آزاد یا تک نرخی برای ماهایی که میزان دارمدمون پایین هست بیشتر از یک فاجعه بزرگ نخواهد بود .

زندگی این روزهای ما هم ک به لطف قطعی اینترنت کلا مختل شده و برای کسی که در حوزه IT فعالیت میکنه واقعا استفاده از اینترنت خیلی بیشتر از یک تگلرام و ایسنتا و یا هر شبکه اجتماعی هست امیداورم که هر چه زودتر به شرایط قبل برگردیم . 

شاید هم قطعی این چند روز پیش زمینه راه اندازی اینترانت ملی ایران باشه گرچه که بعید می دونم 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسعود

در خصوص شغل

همون طور که قبلا نوشته بودم من یک قسمت از کاری که انجام میدم پشتیبانی سیستم نظارت تصویر ( دوربین ) و شبکه 4 جای مختلف هست . 

مدتی که متاسفانه شرایط به هم ریخته و من شخصا واقعا تمام سعی خودم رو انجام میدم. 

در دو مجموعه کسایی هستند که به شدت سعی بر حذف من و لغو پیشتیبانی ها رو دارند . 

ایرادهای عجیبی از می گیرند یک نمونه اش که من شنیده بودم این بود که می گفتند فلانی هیچی بلد نیست و همچی رو سرچ می کنه 

اما واثعیت جریان اینکه کار و حرفه ما هر روز و هر روز خطاهای مختلف و جدید هست که باید برطرف کنی و واقعا ما که همچی دون که نیستم و لازمه کار ما سرچ کردن و برطرف کردن مشکل هست 

حالا شما خودتون کلاه تون قاضی کنید که آیا من در این جریان مقصر هستم یا نیستم 

خلاصه اینکه نگم براتون از توهین هایی که به من میشه 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسعود

نمای کلی این چند وقت اخیر

از اخرین سری که در مورد خودم و زندگی روزمره خودم نوشتم بیشتر از یک ماه می گذره 

واقعیت اینکه که خانواده ما  از اواخر مهر تا حدود 20 آبان ماه فصل برداشت زعفرون شروع میشه و ما درگیر این کار هستیم . 

من هر ساله یک هفته مرخصی می گیرم و در  اوج برداشت برای کمک بر میگردم به تربت، اما امسال بخت با ما یار بود و عملا به جای یک هفته مرخصی دو هفته نصیب من شد . من از 5 آبان تا 18 آبان مرخصی گرفتم . البته که 5، 6 و 7 ابان که مشهد تعطیل شد و من از چهارشنبه مرخصی گرفتم تا همین 18 آبان که میشد شنبه ، 

و چه خوب این من رفتم واقعا امسال هزینه های برداشت و پاک کردن به شدت بالا بود و ما مجبور بودیم برای پاک کردن گل ها روزی رفت و برگشت حدود 700 کیلومتر رانندگی کنم .

بدی داستان این بود من مجبور بودم تنهایی این مسیر رانندگی کنم . ولی خب کاری که از من بر می اومد با شرایطی که پیش آمده همین طی کردن این مسیر بود 

صبح ها 5 صبح بیدار میشدم و تا 11 12 شب برنمیگشتم خونه 

تقریبا ده 12 شب کار من همین بود و روزهای آخر دیگه من فقط سمت ظهر می رفتم سر زمین و گلها رو بار می کردم و راه می افتادم 

توی این مدت برداشت هم بارش بارون داشتیم و یخ زدگی ، که هر دو اینها در عمل ضرر خالص برای زعفرون  هست . 

به هر حال  خدا رو شکر برای تمام داده ها و نداده هاش 

 

از هفته قبل زندگی من به روال قبلی برگشته اما میشه این طور گفت در چند روز اول هفته به شدت خسته بودم و از طرفی کلی کارهام عقب افتاده بود که هنوز هم از فشارش کم نشده اما خب نرم نرمک میشه همون سیستم قبلی 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مسعود

سعی می کنم که برگردم

سلام با شما دوستان عزیز 

شرمنده بابت غیبت کبری که داشتم 

حقیقیت اینکه یک سری علت داشته

1- مدتی بود که میل به نوشتن از دست داده بودم 

2- به علت مشغله کاری و شخصی فرصت نوشتن نبود

3- متاسفانه و یا شوربختانه فکر میکردم که نوشتن در بیان بازدید کننده بیشتری رو به همراه داشته باشه که نداشت البته که علت این اتفاق کم فعالیتی خودم هست 

 

به هر حال سعی میکنم از این به بعد فعالیتم بیشتر کنم . 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مسعود